معنی طبق کشی - جستجوی لغت در جدول جو
طبق کشی
(طَ بَکَ / کِ)
شغل طبق کش. باربری به طبق
ادامه...
شغل طبق کش. باربری به طبق
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر طبق کش
طبق کش
کسی که بار در طبق می گذارد و بر روی سر از جایی به جای دیگر می برد
ادامه...
کسی که بار در طبق می گذارد و بر روی سر از جایی به جای دیگر می برد
فرهنگ فارسی عمید
طبق کش
(فَ خوا / خا)
طبقدار. حمال که چیزها بطبق بر سر برد
ادامه...
طبقدار. حمال که چیزها بطبق بر سر برد
لغت نامه دهخدا
طبق زنی
(طَ بَ زَ)
طبق زدن. مساحقه
ادامه...
طبق زدن. مساحقه
لغت نامه دهخدا
حق کشی
(حَ کُ)
پایمال کردن حق با علم بحقانیت آن
ادامه...
پایمال کردن حق با علم بحقانیت آن
لغت نامه دهخدا
تصویر طبق زنی
طبق زنی
پارسی است تبگ زنی به همسایی (مساحقه)
ادامه...
پارسی است تبگ زنی به همسایی (مساحقه)
فرهنگ لغت هوشیار
حق کشی
بی عدالتی، تبعیض، حق شکنی
متضاد: دادوری، قسط، منصفت
ادامه...
بی عدالتی، تبعیض، حق شکنی
متضاد: دادوری، قسط، منصفت
فرهنگ واژه مترادف متضاد